• مکان بعثت

نخستين زمينه‏هاى حيات وحيانى رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله در غار حرا آغاز شد. درباره كيفيت اقامت آن حضرت در غار حرا و پيشينه آن در جاهليت، مطالب چندى در مآخذ تاريخى آمده است كه نياز به بررسى و تأمل دارد. اصطلاحاً اقامت رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله در غار حرا را «تحنّث» مى‏گويند.

در لغت، «حنث» به معناى گناه آمده است و گفته‏اند كه تحنّث به معناى دورى از گناه و در معناى اثباتى خود، به معناى تعبد و عبوديت در درگاه خداوند است. اين مفهوم در جاهليت، براى «حنفا» شناخته شده بود. ‏به هر حال كاربرد كلمه تحنّث در تعبُّد، نوعى مجاز دانسته شده كه بر خلاف معناى حقيقى آن- گناه- در «اجتناب از گناه» به كار رفته است. (1)

غار حرا بر روى كوهى با همين نام است كه در فاصله دو فرسنگى شهر مكه، در ناحيه‏ شمال شرق آن قرار داشته که در حال حاضر در محدوده شهر قرار گرفته است؛ ‏(2) كه به نام كوه نور نيز شناخته مى‏شود. اين كوه در شمار برخى از كوه‌هاى مقدس ياد شده است. احتمال دارد که اين تقدس پيش از اسلام هم شناخته شده باشد. در نقل‌هایى، از كوه حرا در كنار كوه‌هاى مقدسى چون‏طور سينا و كوه جودى ياد شده است. (3)

در اين باره كه آيا تحنّثِ در غارِ حرا يك سنّت مرسوم و جارى ميان اعراب و يا قريش بوده، نمى‏توان اظهار نظر جدى كرد. پيشاپيش بايد توجه داشت كه غار حرا ظرفيت بيش از چند نفر را نداشته و آن‌گونه كه در نقل‌ها آمده است، سنّت تحنث تنها در ماه رمضان بوده است.

بدين ترتيب نمى‏توانسته سنت رايجى باشد.

ابن عباس مى‏گويد: كه وقتى ماه رمضان فرا مى‏رسيد كسانى از قريش راهى حرا مى‏شدند، يك ماه در آنجا اقامت مى‏كردند و به فقيرانى كه نزد آنان مى‏آمدند كمك مى‏کردند. اين اقامت تا رؤيت هلال ماه شوال ادامه داشت. پس از آن به مسجد می‌آمدند، هفت بار طواف می‌کردند و سپس به خانه مى‏رفتند. رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله نيز چنين مى‏كرد. اين امر مربوط به شمار اندكى از قريش بود و به احتمال قوى، اختصاص به حنفا داشته است. به ويژه كه گفته شده است: عبد المطلب بنيان‌گذار اين سنت بوده است. گفته‏اند كه قريش از آن جهت كه اول بار عبد المطلب در غار حرا تحنث كرده بود، حق تقدم رفتن به غار را براى محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله كه نواده او بود حفظ مى‏كردند. (4)

در برابر اين نقل‌ها، ابن حزم مى‏گويد: رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله به تنهايى به غار حرا مى‏رفت و خداوند علاقه اين كار را در دل او انداخته بود، هيچ‌كس رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله را به اين كار دستور نداده و هيچ‌كس پيش از وى اين كار را نكرده بود كه ایشان به او تأسى جويد؛ اين اقدامى بود كه تنها خواست خداوند بود. آن حضرت شب‌ها و روزهايى را در آنجا گذراند تا آن‌كه وحى بر او نازل شد. (5)

آنچه قطعى است این است كه تنها رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله چنين مى‏کرد و بعيد است كه پيش از او چنين سنتى به صورت جدى وجود داشته باشد.

در بيشتر نقل‌ها آمده است كه آن حضرت در غار حرا تنها بود و گاهی مقدارى غذا از مكه براى او به غار می‌برد و پس از تمام شدن، بار ديگر براى چند روز چنين مى‏كرد. اما نقلى نيز حكايت از آن دارد كه خانواده او نيز با وى بوده‌اند. (6)

درباره كيفيت تحنث گزارشى به دست نيامده، جز آن كه به حدس قوى نفس خلوت گزينى، تفكر در صنع الهى و عبوديت حق، مهم‌ترين اعمالى است كه در اين‌گونه اعتكاف‌ها رايج است. (7)

در واقع بايد گفت اين خلوت‌گزينى آغاز حيات روحانى و وحيانى رسول اكرم صلی‌الله‌علیه‌وآله و مقدمه‏اى براى بعثت و نزول وحى بر آن حضرت به شمار مى‏رود.

گفته شده كه نشستن در غار حرا همراه با سه چيز بوده است: يكى خلوت، ديگرى تعبد و سوم نگاه به كعبه از فراز غار حراء. (8)

در پایان می‌توان گفت: آنچه از نقل‌های تاریخی ثابت شده، این است که:

آغاز وحی در غار حراء بوده است، این غار بر روی کوه نور، واقع در حدود پنج کیلومتری شهر مکه است. رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله –قبل از بعثت- در این غار مطابق شریعتی که برایش ثابت شده بود، عبادت می‌کرد؛ و عبدالمطلب نیز پیش از نوه‌اش در همین غار عبادت می‌کرده است. (9)

———————————

1- سیره رسول خدا (جعفریان)، ص 225؛ برای مطالعه بیشتر ر.ک به:  السيره النبويه، ج 1، ص 235. نمونه ديگر آن اين جمله است كه «فلانٌ يتجنس»، درباره كسى است كه در صدد تطهير نجاست بر مى‏آيد.

2- درباره محل دقيق آن رجوع کن به: اخبار مكه، ج 2، ص 288؛ معجم البلدان، ج 2، ص 233.

3- مناسك و اماكن طرق الحج، ص 481.

4- سیره رسول خدا (جعفریان)، ص226، برای مطالعه بیشتر ر.ک به: انساب الاشراف، ج 1، ص 105 و السيرة الحلبيه، ج 1، ص 237 و سبل الهدى والرشاد، ج 2، ص 319.

5- سیره رسول خدا (جعفریان)، ص 227،

6- سیره رسول خدا (جعفریان)، ص 227؛ برای مطالعه بیشتر ر.ک به:  السيرة النبويه، ابن هشام ج 1، ص 236؛ سبل الهدى والرشاد، ج 2، ص 312؛ در برخى موارد با همسر و گاهى با فرزندان؛ برای مطالعه بیشتر ر.ک به: السيرة الحلبيه، ج 1، ص 237.

7- سیره رسول خدا (جعفریان)،ص 227؛ برای مطالعه بیشتر ر.ک به: السيرة الحلبيه، ج 1، ص 237- 236.

8- سیره رسول خدا (جعفریان)، ص 227؛ سبل الهدى والرشاد، ج 2، ص 319.

9- الصحیح من سیرة النبی الاعظم، ج 1، ص 390.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا