- زن در عصر جاهلیت
زن در عصر جاهلیت، سختترین زندگی را داشته است. زیرا هیچ ارزشی برای او قائل نبودهاند.
کافی است به آیات قرآن کریم اشاره کنیم که تا به وضعیت اسفناک زن جاهلی پی ببریم:
«وَ إِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُم بِالْأُنثىَ ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَ هُوَ كَظِيمٌ يَتَوَارَى مِنَ الْقَوْمِ مِن سُوءِ مَا بُشِّرَ بِهِ أَيُمْسِكُهُ عَلىَ هُونٍ أَمْ يَدُسُّهُ فىِ التُّرَابِ أَلَا سَاءَ مَا يحَكُمُونَ؛ و هر گاه یکی از آنها را به دختر مژده آورند، چهرهاش سیاه میشود. در حالی که خشم (و اندوه) خود را فرو میخورد. از بدی آنچه به او بشارت داده شده، از قبیله (خود) روی میپوشاند: آیا او را با خواری نگاه دارد، یا در خاک پنهانش کند؟ وه؛ چه بد داوری میکنند». (1)
همچنین قرآن میفرماید:
«وَ إِذَا الْمَوْءُدَةُ سُئلَتْ، بِأَیِّ ذَنبٍ قُتِلَت؛ و هنگامی که از دختران زنده به گور شده باز پرسند که به کدامین گناه کشته شدند». (2)
حضرت علی علیهالسلام نیز در سخن خویش به زنده به گور کردن دختران توسط اعراب اشاره کردند:
«… وَ أَطْبَاقِ جَهْلٍ مِنْ بَنَاتٍ مَوْءُودَةٍ ؛ دست و پا زننده، از زنده به گور کردن دختران». (3)
در میان اعراب سختی زندگی بیابانگردی، خشونت همراه آن و پیکارهای قبیلهای مستمر، و اسارت افراد یک قبیله به وسیله قبیلهای دیگر، موجب توجه و ارزش بیش از اندازه نسبت به جنس مذکر بود؛ و زن از هیچگونه ارزشی برخوردار نبود. اعراب دوره جاهلی زن را از حقوق فردی و اجتماعی محروم کرده بودند و او را همانند کالا و کنیز خرید و فروش میکردند. (4)
مرد بدوی به هیچ وجه نیازیها روحی و جسمی زن را درک نمیکرد و در کانون خانواده به واسطه جهالت و نادانی، به نقش سازنده زنان در تربیت و آموزش فرزندان خود توجه نداشت، و تنها او را کنیز خود میدانست.
مرد بدوی به سبب آن که زن نمیتوانست همراه او در پیکارهای قبیلهای شرکت داشته باشد و یا احتمالاً به اسارت در میآمد، او را موجب خواری خود میدانست.
منابع ادبی و دینی و تاریخی، تصویر تاریکی از موقعیت زنان در جاهلیت ترسیم کردهاند.
زن چنان خوار بود که هر پدری میخواست، میتوانست دختر خود را پس از تولد زنده به گور کند و اگر نمیکرد، دست کم از تولد وی غمگین میشد و از شرمندگی روی از اقوام پنهان میداشت.
زن همیشه خادم مرد بود و کمتر اتفاق میافتاد که به مقام یار، و مصاحب وی ترقی کند.
انتظار مرد از زن خود این بود که فرزندان بسیار و به ویژه پسر به دنیا آورد. وظیفه زن چیزی جز زادن و پروراندن مردانی جنگجو نبود. (6)
زن در نزد آنان به مثابه كالايى بود كه مثل حيوانات خريد و فروش مىشد و هيچ ارثى به وى نمىدادند، بلكه او را نيز به همراه اموال ديگر به ارث مىبردند و مردان هيچ حد و مرزى براى ازدواج با آنها نداشتند و گاهى از آنها كنارهگيرى مىكردند تا بعضى از اموالى را كه به آنها دادهاند؛ پس بگيرند. آنها با همسران پدرانشان ازدواج مىكردند و مانع از ازدواج مجدّد همسران مطلقه خويش مىشدند و به آنها اجازه ازدواج مجدّد نمىدادند، مگر آن كه در قبال آن مالى را بگيرند. (7)
بدین سان، مرد بَدوی که نمونه فردی مغرور و ستیزهجو و نادان بود، دختران را به سبب عدم تحمّل سختیها و خشونت جنگ و احتمال اسارت آنها؛ نشانه ننگ و عار میدانست و به سبب تنگدستی و ترس از کمبود روزی؛ دختران خود را زنده به گور میکردند و یا قیودی سخت بر آنان تحمیل میکرد.
با ظهور و تعالیم بلند مرتبه اسلام، زن عرب از این همه نگونبختی و رنج، رهایی یافت و از نگاه ابزاری و کالایی خارج شد و مقام شایستهای به دست آورد.
آنگونه که قرآن نیاز مشترک جامعه انسانی را به هر دو جنس مورد توجه قرار داده، که زن و مرد هر دو موجب تکامل حیات انسانی هستند و زنان لباس مردان و مردان لباس زنان هستند. (8)
قرآن، خانواده را کانون آرامش، دوستی، محبت و رحمت؛ و زنان را مایهی آرامش مردان معرفی کرده است و فضایل و نیکوییها را ویژه مردان و زنان مؤمن دانسته است. (9)
——————
1- سوره نحل، آیه 58- 59.
2- سوره تکویر، آیه 8 و 9.
3- نهج البلاغة، خطبههای 192 و 220.
4- تاریخ اسلام، منتظرالقائم، ص 42- 43.
5- سوره نحل، آیات 58 و 59.
6- تاریخ اسلام، منتظرالقائم، ص 43؛ برای مطالعه بیشتر ر.ک: ویل دورانت، تاریخ تمدن (عصر ایمان)، بخش اول، ص 201.
7- تاریخ تحقیقی اسلام، ج 1، ص 124.
8- سوره بقره، آیه 187.
9- سوره روم، آیه 21 و سوره اعراف، آیه 189 و سوره روم، آیه 21 و سوره اعراف، آیه 189.